شعر یعنی زندگی

گلچین : سپید - نیمایی - قالبهای نو - ....

شعر یعنی زندگی

گلچین : سپید - نیمایی - قالبهای نو - ....

هدف ما معرفی اشعار کمتر دیده شده ی معاصر است. اشعاری که شاید اگر بجای این شاعران جوان، اسم نیما یا سهراب را یدک میکشید، چه بسا با القابی چون (شاهکار) نیز روبرو نمیشد!

به خاطر داری؟! - دکتر علی شریعتی

چهارشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۳۴ ب.ظ | ایمان خدایی | ۰ نظر

اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم 
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
به شالاپ شلوپ گل آلود عشق ورزیدیم.

دومین روز بارانی را چطور؟
پیش بینی اش را کرده بودی 
چتر آورده بودی 
و من غافلگیر شدم
سعی می کردی من خیس نشوم
و شانه ی سمت چپ تو کاملا خیس بود

سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری
و چتر را کاملا بالای سر خودت  گرفتی
و شانه ی سمت راست من خیس شد

چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم
برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود
دو قدم دورتر از هم راه برویم

فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم
"تنها برو"

من پراکنده شدم - سیما یاری

سه شنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۰۲ ب.ظ | ایمان خدایی | ۰ نظر

فردا دیر است

حالا بیا

با نوازش هایت

با لبخندت

با سلام ات،

ببین!

من پراکنده شدم

با خاک پراکنده ی سرد

از سقوط بمب روی خانه

من پراکنده شدم

با قطرات فواره ی خون

از سقوط شمشیر، روی شریان مگو

با ضرب قمه، روی کتف

من پراکنده شدم

و تو در من بودی

جمع ام کن.

با نگاهت

روشن…

جمع ام کن

در حلقه ی بازوهایت

با بوسه روی زخم گلویم

با بوسه روی زخم کتفم

با بوسه روی قلبم

هنوز

می توانم

با تو دوست بدارم همه ی هستی را

می توانم هنوز….

انگشتم می فشارد آژیر درت را

هنوز می توانی آژیر خطر را احساس کنی….

راه بده به کبوترهایم

راه بده به کبوترهایم

که زمین را، روز را، خورشید را،

و تو را

در پناه بال های درخشان خود می خواهند

فردا دیر است، فردا دیر است،

باز کن این در را بر خدای صلح جاویدان

امروز، اکنون….

گـُذشـتــــ - معین احمدی

دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۰۴ ب.ظ | ایمان خدایی | ۰ نظر
طبقِ عادت ،
قدم میزنم ..
کوچه پس کوچه های غُربتِ خاطراتت را ....
و 
در حوالےِ دوراهےِ "تردید" ،
ردپایے آشنا
مرا به بنبستے مرموز میکشاند ..
بنبستِ "گـُذَشْـت"....
.
آری ،
گـُذشـتــــــ....
.
هر دو
دل گذاشتیم ،
و گذشتیم ....
.
تـو 
از من ،
من 
از گُناهت ..!
.
پ ن ؛ 
پیمانم را بیاد دارم ..
بگذار ،
شریک جُرمت باشم.!

برباد - رضا کاظمی

چهارشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۰۱ ب.ظ | ایمان خدایی | ۰ نظر

نامه هایت را
بی نشانی به باد بده
می رساند؛
خانه ام بر باد است...

شهری بین راهی - محمد علی رستمی

پنجشنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۲، ۰۴:۱۶ ب.ظ | ایمان خدایی | ۰ نظر

احساس بودنت

شهری بین راهی است

در وجود من

من در میانه ام ایستاده ام

درست میان آمدن و ...

رفتن تو ....

ای کاش - امید کاظم زاده

جمعه, ۱۲ مهر ۱۳۹۲، ۱۲:۰۶ ب.ظ | ایمان خدایی | ۰ نظر

تا چند به عشق تو هوایی باشم؟

دنبال نشان آشنایی باشم

در زمره ی عاشقان گمنام تو،

ای کاش به نامتان خدایی باشم

اشتباه دل انگیز - رسول یونان

سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۲، ۱۱:۰۱ ق.ظ | ایمان خدایی | ۰ نظر

نه امپراطورم

و نه ستاره ای در مشت دارم

اما خودم را

با کسی که خیلی خوشبخت است

اشتباه گرفته ام

و به جای او نفس می کشم

راه می روم

غدا می خورم

می خوابم و...

چه اشتباه دل انگیزی...

حرص - جلیل صفربیگی

چهارشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۰۱ ق.ظ | ایمان خدایی | ۰ نظر

گفتیم چقدر چوب باور بخوریم

حرص پدر و غصه ی مادر بخوریم

ربطی نه به گرگ دارد این قصه نه چاه

مجبور شدیم تا برادر بخوریم....

حرامم باد - احمد شاملو

پنجشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۳۱ ب.ظ | ایمان خدایی | ۰ نظر

لمسِ تن تو
شهوت است و گناه
حتی اگر خدا عقدمان را ببندد...

داغیِ لبت، جهنم من است
حتی اگر فرشتگان سرود نیکبختی بخوانند

هم آغوشی با تو، هم خوابیگیِ چرک آلودی ست
حتی اگر خانه ی خدا خوابگاهمان باشد...

فرزندمان، حرام نطفه ترین کودک زمین است
حتی اگر تو مریم باشی و من روح القدس

خاتون من

حتی اگر هزار سال عاشق تو باشم،
یک بوسه
ـ یک نگاه حتی ـ
حرامم باد
اگر تو عاشق من نباشی...

اشتباه دل انگیز - رسول یونان

دوشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۱، ۰۲:۴۴ ق.ظ | ایمان خدایی | ۰ نظر

نه امپراطورم

و نه ستاره ای در مشت دارم

اما خودم را

با کسی که خیلی خوشبخت است

اشتباه گرفته ام

و به جای او نفس می کشم

راه می روم

غدا می خورم

می خوابم و...

چه اشتباه دل انگیزی...