زندگی - معین احمدی
دریاب ..
شِیدایے ،
که
ایزدش را
در لبخندِ نگارَش یافت ....
عارِفے ،
که
نه به زنجیرِ عـذاب
نه به نَخجیرِ خلعت ،
که به تقدیرِ خلقت ..
بندگے کرد ...!
دریاب ..
که یزدانت ،
آنسوی مسلک هاست
آنسوی مذهب ها ...!
دریاب ..
خالقت را ،
در انعکاس دیده ی کُهنسالے لائیک ..!
دریاب ..
آن یگانه عرشِ سلطان را ،
در خویش ..
که چون به خود آیے ،
خاطرجمع باش ..
تا ابد ،
قرینِ سِرشتِ خُدایے ....
" پ ن : زندگے را هست_و_نیستے جز معرفتش نیست.. "